سردار سرلشگر جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان (2)
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 90/7/1:: 1:49 عصر
ویژگیهای اخلاقی
آگاهی و شناخت بالا ی ایشان در مسائل سیاسی-اجتماعی از جمله خصوصیات بارز این سردار بزرگوار بود. در تدبیرو تصمیمگیریهایش دقت نظر داشت. ضمن قاطعیت در کار،بر دلها فرماندهی میکرد و همراده در بطن مشکلات حضور داشت. به همین دلیل ،درسختترین شرایط،کسی او را تنها نمیگذاشت. امکاناتی را بیشتر از نیروهای تحت امر خود،به رغم برخورد قاطعانه در امر فرماندهی،در کارهای جمعی مانند ساختن سنگر،نظافت محیط،شستن ظروف و...با پرسنل تحت امر همراهی میکرد. علاقه به مطالعه و بحث پیرامون اخبار و رویدادها،از خصوصیات دیگر او بود. در مواقع مقتضی در جمع صمیمی همرزمانش پیرامون مسائل اعتقادی بحث مینمود. حاج احمد نسبت به شهداوخانوادههای محترمشان احترام خاصی قایل بود و در هر فرصتی به مزار شهدا میرفت و برای رسیدگی به معضلات و حوائج خانوادههای این عزیزان تلاش میکرد در غم فراق همرزمانش میسوخت و نقل میکنند:«هنگامی که برمزار شهید جهان آرا حاضر میشد،آن چنان از خود بیخود میشد که با ساعتها بیوقفه اشک میریخت و با روح بلند او نجوا میکرد.»
برادر دیگری نقل میکند:«شبی در جوار مرقد مطهر حضرت زینب(س)تا صبح به گریه و نماز مشغول بود. حوالی سحر با سیمایی بشاش و لبی خندان به سوی همسفرانش آمدو در پاسخ به سؤال دوستایش که خوشحالی او را جویا شده بودند،گفته بود:از سر شب داشتم در فراق برادران شهیدم ،مخصوصا شهید محمد توسلی اشک میریختم به عمه سادات متوسل شدم. تا بلکه ایشان در کارم عنایتی فرمایند. چند لحظه پیش ناگهان دیدم یک پیرمرد نورانی بامحاسنی سفید و لباس بسیجی بر تن،کنارم آمدو ایستاد و گفت پسرم!بیتابی نکن ،لحظه اجابت دعایت نزدیک شده است.»
مروری بر زندگانی جاویدالاثرمتوسلیان
در سال 1332 در تهران متولد شدند.
در سال 1354 دستگیری بوسیله ساواک به جرم فعالیت علیه رژیم منحوس پهلوی پنج ماه زندانی انفرادی در فلک الافلاک خرم آباد
سال 1365رابط و هماهنگ کننده تظاهرات در محلات جنوبی شهر تهران
اعزام به کردستان اسفندماه 1357برای سرکوب اشرار آن منطقه
1358ماموریت برای آزادسازی جاده پاوه-کرمانشاه
1359ماموریت برای آزادسازی شهر مریوان
دی ماه 1360عملیات سرنوشت ساز محمّد رسول الله (ص)
تاسیس تیپ 27 حضرت رسول(ص)
ساعت 11 صبح روز سوم خرداد سال 1361تیپ 27 حضرت رسول(ص)به فرماندهی ایشان وارد خرمشهر شد.
اواخر خرداد سال 1361ماموریت به لبنان برای سرکوب رژیم غاصب صهیونیستی
14تیرماه 1361اسارت بوسیله مزدوران فالانژ
نحوه اسارت
در چهاردهم تیر سال 1361،اتومبیل هیات نمایندگی دیپلماتیک کشورمان حین ورود به شهر بیروت و در هنگام عبور پست ایست و بازرسی،مزدوران حزب فالانژ اتومبیل رامتوقف و چهار سرنشین خودرو مزبور به رغم مصونیت دیپلماتیک-توسط آدم ربایان دست نشانده رژیم تروریستی تل آویو گروگان گرفته شده و پس ازشکنجه و بازجویی،به نظامیان اسرائیلی تحویل گردیدند،که از سرنوشت آنان تاکنون اطلاعی در دست نیست. در حالی که همرزمان آن مهاجر الی الله ،مشتاقانه چشم به راه هستند تا خبری ازاو و همرزمانش برسد.
شمع تاریخ
بگذار جاودانگی شهیدان عشق را که درقربانگاهها به شهادت ایستادند،ما نیز شاهد شویم که شهیدان پیام خویش را سرخ سرخ در سینه های ما نگاشتند،با که مرگ بیثمر و بیرنگ را به جاودانگی شهادت بدل کنیم .آنان قلبهای لبریز از عشق و صداقتشان را کریمان ارزانی کردندو خشماهنگ با بیداد در افتادند تاکه عجزو حقارت را در اندرون تک تک ما فرو شکنند. اگر ایمانشان را برای ابر به ما هدیه کردند،اگر ایستاده مردن را به ما آموختند،چه ناسپاسی نامردانه ایست که بییادشان شب را به سر آریم و بینامشان روز را بی آغازیم.
چه کسی کربلای سالار ما حسین(ع)را دوباره بپا کرد؟لحظههایی که زبان در کام ماندهمان قادر به اعتراض نبود،و شرافت و تقوی ،شعرو غیرتمان به غارت میرفت،کدامین تن در ظهر بلوغ عصیان سرخی عاشورا را به چشمان بینورمان تاباند و جز شهید چه کسی باور کرد،که زندگی در غلظت سیاه شب تنها فریب خویش است؟برای زیستن(و نور،برای رستن از شرک،برای رهائی از مرگ و رسیدن به جاودانگی تنها شهید راه مینمایدو صفیر تیز گلو لههایش مشعل پر شعله راهی میشود که خلق خدا را به صبح روشن نوید می دهد. و به دل ترنم آیات که صبح گشته قریب و به منقار،شاخه زیتون ،تا اوج روشن خورشیدها شهید پیمود یکشبه صد ساله راه را اینکه شهید با انفجار قلب پر از ایمان-در عمق باور خاموش روحش بذر خجسته آزادگی نشاند،قلبی به گرمی خورشید در آسمان شهر جنایت نشست در راستای ثابت فوادههای خون-صد اغنای قامت پژمرده راست شد.
کلمات کلیدی :